بیماری تب برفـکی را بیشتر بشناسیم

بیماری تب برفکی یک بیماری ویروسی بسیار عفونی و بشدت واگیر می باشد که به لحاظ شدت خسارات اقتصادی یکی از موانع اصلی در تامین بهداشت و تولید دام و فرآورده های دامی محسوب می گردد . کاهش تولید شیر و در مواقعی قطع تولید شیر را بهمراه دارد ، در کنار سایر عوارض از جمله سقط جنین و ضایعات غیر قابل جبران دستگاه تولید مثل و تخمدانها (ناباروری) به همراه هزینه های کلان درمان دامهای مبتلاء (عفونت های ثانویه ) و در مواقعی غیر اقتصادی شدن دام مبتلاء در اثر شدت ضایعات و همچنین تلفات دامهای جوان و شیرخوار ، سبب شده است که این بیماری به همراه سایر فاکتورها از جمله سرعت انتشار و شدت عفونت زائی ،‌ جزء مهمترین بیماریهای ویروسی دام محسوب گردیده و در رده اولین بیماریهای گروه A (طبقه بندی بیماریهای دفتر بین الملل بیماریهای واگیر دام) قرار گیرد .

در کشور ما نیز این بیماری مهمترین عامل تهدید کننده سرمایه ها و تولیدات دامی و اولین بیماری دامی جدول مبارزه با بیماریهای دام محسوب می گردد .

اتیولوژی و پاتوژنز بیماری تب برفکی :
   ویروس بیماری تب برفکی از خانواده پیکور ناویریده (کوچکترین ویروسهای شناخته شده از نظر اندازه )‌و از جنس Aphtovirus دارای ۷ سر و تایپ کاملاً متمایز از یکدیگر می باشد . در بین این تیپ ها ، تحت تیپ های زیادی وجود دارد که از نظر آنتی ژنتیکی و ایمونوژنیکی با هم تفاوت دارند
در مناطق آندمیک اغلب یک سوش بر سوش های دیگر قالب ولی عفونت همزمان ۲ سوش از سویه های هفتگانه ممکن است اتفاق بیفتد . همچنین برخی از سویه های ویروس به گونه خاصی از دام تمایل داشته و سایر گونه ها را به سختی مبتلا می سازد .
RNA تک رشته ای ویروس مسئول قسمت عفونت زائی و پروتئین های ساختمانی Vp1 – Vp2- Vp3 – Vp4 مسئول قسمت ایمنی زائی ویروس هستند که در بین آنها VP1 نقش مهمتری در ایجاد ایمنی دارد .
ویروس تب برفکی تمایل زیادی به بافت اپی تلیال دارد (Epithelioropisme) . ویروس پس از ورود به بدن دام در مخاطات دهان و لوزه ها تکثیر اولیه نموده و از طریق خون ،‌ بافت های پوششی مختلف را مورد حمله قرار می دهد و سبب ضایعات بسیار شدید در بافت های موکوسی و پوششی از جمله دهان – سیستم تولید مثل – تولید شیر (پستان) و بافت پوششی دست و پا می شوند . ضایعات ایجاد شده گاهی بسیار شدید و وسیع بوده که سبب کاهش شدید تولید شیر – گوشت و مرگ و میر ناشی از حمله ویروس به قلب (میوکارد) در دامهای جوان می شود . ضایعات اقتصادی و هزینه های درمانی و غیر اقتصادی شدن دامهای مبتلاء در اثر ماهیت بیماری و هجوم سایر باکتریهای عفونت زا سبب شده است تا این بیماری ، دشمن دام و سرمایه دامی لقب بگیرد . (Enemy of Livestock and Livestockkipper) .
 
ویروس بیماری تب برفکی از راههای مستقیم و غیر مستقیم بشرح زیر انتقال می یابد
روش انتقال مستقیم :
مهمترین و اصلی ترین روش انتقال و انتشار بیماری بخصوص در کشورهائی که بیماری به فرم بومی حضور داشته و اپیدمی های منطقه ای و یا وسیع دارند ، انتقال به روش مستقیم یعنی تماس دام آلوده با دام حساس می باشد. دامهای مبتلا دارای علائم کلینیکی بیماری ، خصوصاً در مراحل اولیه و فاز تب دار ، ویروس را از طریق انتشار همراه با هوای تنفس به دام در تماس انتقال داده و سبب بروز بیماری در دام حساس می گردند . به لحاظ وجود مقادیر بسیار زیاد ویروس در ترشحات و هوای تنفسی دام های آلوده خصوصاً قبل از بروز علائم بالینی بیماری – انتقال مستقیم از دام آلوده به دام سالم بسرعت و سریع اتفاق می افتد و بعنوان راه انتقال بیماری در گله محسوب می گردد .
گوساله ها در اثر خوردن شیر دام های مبتلا که حاوی مقادیر زیادی ویروس تب برفکی می باشد و یا لیسیدن مادران مبتلا ،‌ ویروس از طریق خوراکی به آنها منتقل و سبب بروز فرم های کلینکی و حاد بیماری در آنها می گردد که می تواند منجر به مرگ و میر سریع گردد . (فرم قلبی Myocarditis )
در نشخوارکنندگان مسن گاو ، گاومیش ، گوسفند و بز ویروس باید از طریق سیستم تنفسی به بدن دام راه پیدا کند ‏، گیرنده ویروس تب برفکی Receptor site در اینگونه دام ها در ناحیه بافت پوششی حلق و غدد لنفاوی آن ناحیه (لوزتین) قرار داشته و از راه خوراکی انتقال بندرت انجام می گیرد ، ولی در گراز و خوک انتقال توسط خوردن مواد آلوده به ویروس تب برفکی اتفاق می افتد ( استعداد گاو به ابتلا در اثر استنشاق هوای آلوده به دلیل حجم بالای هوای چندین برابر گوسفند و بز می باشد ) . ویروس تب برفکی پس از جایگزین شدن در بافت پوششی حلق و دستگاه تنفسی تکثیر یافته و از طریق سیستم لنف وارد خون شده (Viremia) که با تب شدید همراه است ، سپس تمام بافت های اپی تلیال (موکوسی) را آلوده می سازد .
ماندگاری ویروس :
ویروس مولد بیماری تب برفکی از جمله مقاوم ترین ویروسهای شناخته شده در طبیعت می باشد . این ویروس قادر است در محیط خارج از بدن دام تا مدت ۴۰ روز در فضولات و ترشحات بدن ، زنده و عفونت زا باقی بمانند و هفته ها در خوراک دام و فرآورده های دامی از جمله پشم ، گوشت ، شیر ، پوست ، اسپرم و … زنده مانده و از مکانی به مکان دیگر انتقال یابد .
بدلیل اینکه پوشینه ویروس فاقد لیپیدوگلیکو پروتئین می باشد ، ویروس در مقابل حلالهای چربی بسیار مقاوم است و پایداری دارد . نسبت به حرارت و رطوبت مقاوم بوده ، بطوریکه در گوشت منجمد تا ۸۰ روز زنده باقی می ماند ، ویروسی در حرارت مستقیم پائین و در درجه حرارت ۵۰ تا ۶۰ درجه بسرعت از بین می رود (حرارت ۵۶ درجه به مدت ۳۰ دقیقه ) . خشک شدن – سرما و نمک تأثیر چندانی در از بین بردن ویروس ندارد .
مناسب ترین PH برای ویروس ۷،۶ – ۷،۴ می باشد . با این حال ویروس PH را نیز تحمل می نماید . PH بالای ۱۱ یا زیر ۵ بسرعت ویروس را غیر فعال می نماید .

مدت ابقاء و زنده ماندن ویروس در شرایط مختلف به شرح زیر می باشد :
· ۵۰ روز درآب
· ۷۴ روز در مرتع با دمای ۱۸-۸ درجه و رطوبت نسبی
· ۴ هفته بر روی مو گاو آلوده به ترشحات و خون
· ۱۳ هفته بر روی چکمه پلاستیکی آلوده با ترشحات و خون تا ۳۵۲ روز در پوست تازه نمکا سود شده که در ۴ درجه سانتیگراد نگهداری می شود .
روش انتقال غیر مستقیم :
با توجه به مطالب عنوان شده در بند بالا ، ابزار و وسایل آلوده و مورد استفاده از جمله انواع سرنگ ، وسایل تزریق ، واکسن مورد مصرف دامپزشکی ، سرسوزن ، وسایل تلقیح مصنوعی ، رفت و آمد وسائط نقلیه و تردد افراد می تواند سبب انتقال بیماری می شود .
انتقال بیماری توسط باد (Windborne) تا چند کیلومتر از کانونها و دامداریهای آلوده به مناطق پاک و عاری از بیماری صورت می گیرد و فاکتورهای از جمله زمان و حجم ویروس پراکنده شده و تعداد دام مبتلا در کانونهای درگیر بیماری در این نوع انتقال مؤثر می باشند . انتقال بیماری از طریق فرآورده های خام دامی نظیر گوشت ، شیر ، پشم ، پوست و … نیز گزارش شده است .

خسارات اقتصادی بیماری :
با توجه به این امر که تاکنون مطالعه جامعه بر روی خسارت اقتصادی بیماری در سطح کشور صورت نگرفته است و برآورد آن با توجه به ماهیت بیماری چندان ساده نمی باشد . لذا به ارقام اعلام شده از سوی دفتر بین المللی بیماری های واگیر دام OIE استناد می شود . برابر اعلام این دفتر خسارات این بیماری در کشورهایی که بیماری را به شکل بومی دارند به شرح ذیل می باشد .
 
· ۲۵% کاهش تولید شیر در گله های مبتلا
· ۲۵% کاهش تولید گوشت در گله های مبتلا
· ۲۵% کاهش تولید پشم در گله های مبتلا
· ۵% تلفات در دام های مبتلا (جوان)
البته به این خسارت بایستی زیانهای اقتصادی ناپیدای ناشی از حضور بیماری از قبیل هزینه های درمان ، ناباروری
و کاهش باروری ، محدودیت تجارت دام و فرآورده های خام دامی و … را که قابل محاسبه نیستند را نیز اضافه نمود . برابر گزارشات دفتر بررسی ها ،‌آموزش و مراقبت بیماری های دامی طی سال ۱۳۸۰ تعداد ۴۴۸۵۸ واحد استانی (اپیدمیولوژیک ) در قالب ۱۴۱۳ کانون درگیر بیماری شده که دارای ۵۸۹۰۲۵ رأس گاو گوساله (در معرض خطر بیماری) بوده که از این تعداد ۱۶۷۲۳ رأس گاو گوساله علائم بیماری را نشان داده و ۵۹۵ رأس گوساله تلف شده اند . چنانچه قیمت بر اساس مقادیر OIE و قیمت فرآورده های دامی در کشور و جمعیت مبتلا بخواهیم محاسبه نمائیم ، این بیماری در سال ۱۳۸۰ ، رقمی در حدود ۲۳۱۷۴ میلیون ریال خسارت مستقیم (کاهش ماهیانه شیر و گوشت ) به جمعیت گاو گوساله کشور وارده نموده است.

(دام ناقل) Carrier state :

از جمله مهمترین شاخص های اپیدمیولوژیکی که سبب بقاء طولانی (چندین ماه و سال) ویروس تب برفکی در یک جمعیت می گردد و هر از گاهی علی رغم رعایت فاکتورهایی که در بحث انتقال مستقیم (دام آلوده‌) و غیر مستقیم (عوامل محیطی و فیزیکی ) اشاره شد ، بیماری تب برفکی در یک جمعیت بروز می نماید ، حفظ و نگهداری ویروس تب برفکی توسط دامهای مبتلا و بهبود یافته است . ماهیت این بیماری ، توانائی بقاء ویروس بیماری در بدن دام بهبود یافته برای مدت طولانی برقرار می باشد بدون اینکه آثار و علائم کلینیکی بیماری را از خود نشان دهند که اصطلاحاً به این نوع دام ها دام ناقل یا حامل (Carrier) گفته می شود . دام ناقل یکی از مهمترین فاکتورهای اپیدمیولوژیکی از لحاظ بقاء بیماری در یک منطقه و انتقال آن از مکانی به مکان دیگر می باشد . مدت زمان بقاء‌ ویروس در دام ناقل در خصوص گاو ۲ سال و دو مورد گوسفند و بز ۶ ماه عنوان شده است . خوک به عنوان ناقل ویروس بیماری محسوب نمی شود .
اینکه چگونه ویروس بیماری ، علی رغم پیدایش آنتی بادی ، در سلولهای بافتی ناحیه حلق حفظ و نگهداری می شود ، کاملاً مشخص نیست ولی ویروس های پنهان شده یا خفته در بدن دام ، تحت تأثیر شرایط مختلف از جمله استرس های شدید و نقل و انتقالات دام ، مجدداً شروع به رشد و تزاید نموده و سبب انتشار بیماری و وقوع بیماری در یک جمعیت دامی می گردند .
ایمنی حاصل از عفونت طبیعی و همچنین ایمنی ناشی از واکسیناسیون قادر به جلوگیری از Carrier شدن دامهای مبتلا نمی شود و بخشی از دامهای مبتلاء عامل بالقوه حفظ و بقاء ویروس در گله و یا جمعیت حساس به بیماری باقی می ماند که این موضوع همواره پیشگیری و کنترل این بیماری را با مشکل روبرو ساخته است . بدین لحاظ در بسیاری از کشورهای دنیا در زمان بروز بیماری و یا در برنامه های کنترلی و پیشگیری این بیماری ، اصل مبارزه و ریشه کنی بیماری را بر کشتار دام های مبتلا و در تماس قرار داده و بدین وسیله مانع از پیدایش دامهای ناقل که موجب حفظ و پایداری ویروس در گله و جمعیت دامی می شوند . (همانند کشورهای اروپایی که در اپیدمی اخیر در سال ۲۰۰۱ میلادی از بکارگیری واکسن اجتناب نموده و سیاست کشتار دام را علی رغم هزینه های سنگین آن دنبال نمودند ).

وضعیت بیماری و پراکندگی جغرافیایی آن در ایران

در ایران سه سوش Asia1-O-A عمده ترین ویروسهای مولد تب برفکی هستند و در بین آنها سوشهای O , A حدود ۵۰ سال در گردش بوده ولی سوش Asia I پایداری و ثبات کمتری اشته و در مواقعی از زمان محو و مجدداً بروز نموده است . سویه Asia I طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۸ یعنی حدود ۱۰ سال در موارد بروز بیماری تب برفکی در کشور شناسایی و تشخیص داده نشد ولی از مرداد سال ۱۳۷۸ مجدداً ظهور و همچنان جزء سه تیپ اصلی ویروسهای بیماری تب برفکی در کشور در حال چرخش می باشد
 
علائم کلینیکی بیماری
علائم کلینیکی بیماری در گاو :
ویروس عامل بیماری پس از ورود به بدن دام حساس طی یک دوره کوتاه ۵ تا ۷ روزه (دوره نهفتگی بیماری ) و تکثیر و تزاید در سلولهای پوششی با ورود به خون (ویروسها) علائم کلینیکی خود را با کاهش شیر و تب بالا (۴۱-۴۰) بی حالی شروع نموده و پس از کاهش تب ،‌ افزایش بزاق (ریزش بزاق کش دار) ، سائیدن دندانها روی یکدیگر ، پیدایش بثورات و طاول های اولیه در دهان سطح زبان و مخاطات لثه ها و لب ها بروز می نماید . گاهی طاول ها بقدری وسیع است که ممکن است بافت پوششی قسمت وسیعی ازدهان بصورت یکجا کنده شود . همراه با جراحات و طاول های دهانی ، طاولهائی بر روی دست و پا بویژه شکاف بین سمی و تاج سم ایجاد شده که در اثر پاره شدن فوق العاده دردناک شده و حرکت برای دام سخت می شود . بر روی سرپستانک ها و قسمت های پستان در فرم پستانی بیماری نیز بثورات و طاول هایی دیده می شود که در صورت نزدیکی این طاول ها به منفذ خروج شیر سبب بروز ورم پستان می شود.
در گوساله ها بواسطه حساسیت بالا نسبت به دام بالغ ،‌ در هنگام بروز بیماری و واگیری با تلفات زیاد به دلیل ابتلا به فرم قلبی بیماری (میوکاردیت) مواجه هستیم . گاهی شدت بیماری و سرعت ابتلا گوساله ها بقدری سریع است که دام بدون بروز علائم ظاهری بیماری از قبیل ریزش بزاق و طاول ،‌در اثر ابتلا به فرم حاد قلبی تلف می شود.سیلان بزاق در گاو مبتلا به تب برفکی (دامداری صنعتی در تهران)

علائم کلینیکی بیماری
در گوسفند :
شدت علائم در گوسفند و بز (خصوصاً بز) نسبت به گاو کمتر بوده و اولین نشانه بیماری تب برفکی لنگش می باشد . طاول های ریزی در ناحیه سم و ندرتا” در دهان بروز نموده و چهره بیماری را مشابه به گاو نمایان می سازد
بیماری در بره ها همانند گوساله شدیدتر بوده و گاهی با تلفات بالای بره های نوزاد در بدو تولد در صورت بروز اپیدمی مشاهده می گردد.
 
 
کنترل بیماری
 
کنترل بیماری تب برفکی بسیار مشکل میباشد . مقاومت عامل بیماری در طبیعت و عفونت زائی شدید آن (ضایعات پاتولوژیک دردهان – پستان ودست وپا) به همراه سایر عوامل ازجمله تغییرات آنتی ژنتیکی ویروس و پیدایش تحت تیپ های جدید آن و مهمتر از همه توان ایجاد بیماری در گونه های مختلف نشخوار کنندگان اهلی (گاو- گاومیش- گوسفند و بز) و نشخوار کنندگان وحشی و وجود دامهای ناقل و حامل ویروس تب برفکی که اغلب طبیعی پدیدار می شوند در بقاء عفونت وانتشار بیماری در یک جمعیت و منطقه تاثیر داشته و کنترل این بیماری را بسیار مشکل و همراه با هزینه های کلان نموده است.
 
در این دستوالعمل کنترل بیماری بر پایه سه اصل لازم الاجرا و مکمل یکدیگر توصیه شده است:
الف- اقدامات بهداشتی و قرنطینه ای به منظور جلوگیری از ورود ویروس تب برفکی و بخصوص تیپ های جدید و غیر بومی .
ب- مراقبت کلینیکی و سرولوژیکی به منظور شناخت تغییرات بیماری و ماهیت سویه های در گردش .
ج- واکسیناسیون و ایجاد پوشش ایمنی در دامهای مورد هدف با استفاده از واکسن کشته ( استفاده از واکسن زنده تب برفکی بدلیل ایجاد میوکاردیت و انتشار ویروس تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته است الف: اقدامات بهداشتی و قرنطینه ای :
مهمترین و اساسی ترین روش پیشگیری و کنترل بیماری تب برفکی بکارگیری اقدامات بهداشتی و قرنطینه ای است، به نحوی که از ورود ویروس در یک گله و یا جمعیت جلوگیری نماید. هر واحد پرورش و نگهداری دام و بخصوص مجتمع های بزرگ دامپروری و تولید شیر و گوشت بایستی مسائل زیر را جدی گرفته و بکار ببندند:
۱- جلوگیری از ورود دام آلوده و حامل ویروس به دامداریها و یا دامپروری تولید شیر و گوشت .
۲- ضدعفونی وسایط نقلیه
۳- ضدعفونی و رفع آلودگی دامداریهای آلوده تا رفع بیماری
۴- کشتار دامهای مبتلاء بخصوص در دامداریهای بزرگ و مجتمع های تولید شیر و گوشت و سوزاندن و دفن بهداشتی لاشه دامهای مبتلا
۵- رعایت مقررات بهداشتی قرنطینه ای فردی اکیپ های واکسیناتور ، تلقیح مصنوعی ، دامپزشک و افراد ورودی به دامداری و استفاده از لباس و چکمه متعلق به دامدار
۶- استفاده از سرنگ سرسوزن و کلمن های نگهداری واکسن مخصوص هر واحد در زمان واکسیناسیون .
۷- ضدعفونی روزانه وسائط نقلیه حمل شیر در زمان ورود و خروج
۸- سوزاندن لاشه و فضولات و هرگونه وسایل یکبار مصرف
۹- عدم برداشت و انتقال کود تا رفع بیماری
مناسبترین مواد ضدعفونی کننده :
 
· فرمالین – ۵%
· سود سوزآور ۲%
· آهک پاشی – محوطه
 
باید فرهنگ استفاده از مواد ضدعفونی رعایت اصول قرنطینه ای فردی و اقدامات بهداشتی در هر واحد ترویج داده شود تا بتوان به کنترل بیماری دست یافت . این دستورالعمل باید توسط ادارات کل دامپزشکی استانها تکثیر و به تمامی مسئولین بهداشتی واحدهای دامپروری مالکان و صاحبان آنها ، دامپزشکان بخش خصوصی تعاونیها و مجتمع های شیر و گوشت تحویل و اجرای آن درخواست شود .
ب) مراقبت کلینیکی و سرولوژیکی به منظور شناخت تغییرات بیماری و ماهیت سویه های در گردش :
به منظور اجرای مراقبت های فعال و ارزیابی تغییرات بیماری (و همچنین اثربخشی واکسن ، بانمونه برداری اتفاقی در هر استان در واحدهای اپیدمیولوژیک و انتخاب برخی مناطق با خطر ابتلای بالا و اجرای مراقبت ویژه ، اقدامات زیر در هر فصل به اجرا گذاشته خواهد شد :
۱٫ انجام معاینات کلینیکی و ثبت اطلاعات مربوط به حضور و عدم حضور بیماری در گله و تاریخچه دامهای مبتلا
۲٫ انجام نمونه برداری از ضایعات و بثورات دهانی در صورت مشاهده بیماری و پیگیری نتایج آزمایشگاهی
۳٫ برداشت نمونه های خون و تهیه سرم جهت انجام آزمایشات سرولوژیکی ، سنجش و پایش عیار آنتی بادی و در صورت امکان ردیابی آنتی بادی ها غیر واکسینال و ناشی از فعالیت ویروس در فیلید و در گردش
۴٫ تجزیه و تحلیل فاکتورهای مؤثر در حضور ویروس و پیش بینی زمان اپیدمی های کوچک و بزرگ منطقه ای جهت اقدامات پیش گیری کننده از جمله تأمین بموقع واکسن قبل از وقوع و شیوع بیماری
۵٫ نظارت بر انجام عملیات واکسیناسیون بخش خصوصی و اقدامات قرنطینه ای بهداشتی
بدین منظور در هر استان با توجه به اهمیت اقتصادی بیماری ، یک نفر دکتر دامپزشک و یک نفر کاردان دامپزشک با امکانات و تجهیزات لازم جهت کنترل بیماری تعیین و به کار گرفته می شود .
۶٫ مراقبت و نظارت بر میادین دام و مناطق پرتراکم نگهداری و پرورش دام و گزارش بموقع بیماری .
۷٫ بازرسی و سورویلانس بیماری در اطراف کانونهای بروز بیماری به فاصله حداقل ۱۰ کیلومتر و در حداقل زمان .
 
 
ج) ایمن سازی و واکسیناسیون :
استفاده از واکسن جهت ایمن سازی دامهای حساس علیه بیماری تب برفکی سالهاست متداول میباشد ولی واکسن مورد استفاده که بنام واکسن کشت سنجی که بوسیله فرمالین و یا ترکیبات دیگر نظیر اتیل آمین ها کشته و غیر فعال می گردد به تنهایی نمی تواند در کنترل و پیشگیری از این بیماری مؤثر باشد ، بخصوص اینکه واکسیناسیون پراکنده و غیر یکنواخت با تقویم های زمانی متفاوت منجر به ایجاد ایمنی ناهمگون و بسیار شکننده در جمعیت دامی می شود . از طرفی واکسن تب برفکی جزء گروه سوم واکسن ها می باشد .
گروه اول ، واکسنها به آندسته از واکسنها اطلاق می گردد که ایمنی پایدار تولید نموده و باعث دفع کامل جرم (ویروس) می گردند مثل واکسن طاعون و دام واکسینه در مقابل عفونت طبیعی مقاوم بوده و حامل و ناقل ویروس نمی شود .
گروه دوم ،‌ به واکسنهائی اطلاق می گردد که ایمنی نسبتاً‌ پایدار داشته و نیاز به تکرار حداقل سالانه داشته و اینگونه واکسنها مانع بروز بیماری و علائم کلینیکی آن می شوند .
گروه سوم واکسنهایی هستند از جمله واکسن تب برفکی که نه ایمنی پایدار و یا نسبتا” پایدار ایجاد می کنند و نه باعث دفع ویروس می شوند بلکه دام مبتلا ، ناقل و حامل ویروس نیز میشود ، اینگونه واکسنها شدت وعلائم کلینیکی بیماری را کاهش میدهد و چنانچه برنامه واکسیناسیون بصورت متمرکز و یکنواخت به اجرا گذاشته شود ، تاثیرات آن به مراتب موثرتر بوده و می تواند در کنترل ضایعات ناشی از حضور بیماری مناسب عمل نماید.
در کنار این خصوصیت ، مناسبترین واکسن با توان آنتی ژنی ۶ PD 50 حداکثر شش ماه و آن هم به نسبت ایمنی در ۶۰ یا ۷۰% یک جمعیت گله می باشد . این بدین معناست که علی رغم واکسیناسیون ۱۰۰% گله احتمال حساس بودن جمعیتی معادل حدود ۳۰% در جمعیت مورد هدف وجود دارد . بنابراین واکسن به تنهایی نمی تواند مانع بروز بیماری تب برفکی شود و همواره به عنوان فاکتور کاهش دهنده علائم و خسارات کلینیکی بیماری مطرح می باشد .
در این بیماری واکسن و واکسیناسیون پیامد مناسبی که از ماهیت واکسن ها و واکسیناسیون و ایمنی زائی مورد انتظار است ندارد بلکه باید خط مشی کنترل بیماری بر پایه اقدامات بهداشتی و قرنطینه ای ذکر شده ، معدوم سازی دامهای تلف شده از بیماری ، کشتار دامهای مبتلا و واکسیناسیون جمعیت مورد هدف که بیماری می تواند بیشترین خسارات اقتصادی را آنها ایجاد نمایند ، استوار گردد .
با مروری بر روند رو به گسترش بیماری ، میزان واکسن موجود و توان خرید واکسن از منابع خارجی ماهیت بیماری و خصوصیات آن ، این سازمان را بر آن داشت که در رابطه با ایمن سازی برنامه زیر را تدوین و به مرحله اجرا گذارد . این برنامه به منظور بهره گیری از واکسن موجود و افزایش بهره وری امکاناتی اختصاص یافته و نظارت مستمر بر روند بیماری به مدت سه سال در کمیته کنترل بیماری تب برفکی موارد زیر مصوب و مقرر گردیده تا به مرحله اجرا گذاشته شود .
 
۱٫ انجام واکسیناسیون همزمان و متمرکز از شروع نیمه دوم (شهریور و مهر ) سال ۱۳۸۱ که بر حسب هرمنطقه و هر استان این زمان می تواند تغییرات اندک زمانی متناسب با فاکتورهای ذیمدخل هر استان داشته باشد .
جمعیت دامی تحت پوشش واکسیناسیون در هر استان قبلاً بر اساس بخشنامه شماره ….. به اطلاع استانها رسیده است به منظور تأمین واکسن مورد نیاز (حداقل ۸ میلیون دز واکسن ) درمرحله اول عملیات تهیه میزان ۵ میلیون دز واکسن داخلی و ۳ میلیون دز واکسن وارداتی در دستور کار قرار دارد . در زمان واکسیناسیون متمرکز برابر با برنامه فوق صرفنظر از انجام واکسیناسیون قبلی که صورت گرفته تمامی دامهای تعریف شده در این دستورالعمل تحت پوشش واکسیناسیون مجدد قرار خواهند گرفت . گوساله ها و دامهای جوان که برای اولین بار واکسن دریافت کنند ، واکسن یادآور حداقل سه هفته بعد از اولین واکسن می بایستی تزریق گردد .
مشخصات دامهای واکسینه شده جهت رد پای بعدی و مطالعات اپیدمیولوژیکی ثبت و نگهداری خواهد شد . در انجام واکسیناسیون برابر با دستورالعمل شماره ……….. مسئولیت اجرا بر عهده ادارات کل دامپزشکی استانها می باشد . در شرایطی که :
 
۱٫ مجتمع های دامپروری اقدام به بکارگیری و معرفی دکتر دامپزشک نمایند می توان واکسن مورد نیاز را با نظارتهای بعدی به آنها تحویل و مسئولیت انجام صحیح آنرا برابر با دستورالعمل فوق به عهده آنها گذاشته و مراقبت های لازم در زمانهای مورد نیاز توسط ادارات دامپزشکی استان بعمل آید .
۲٫ گروه های دامپزشکی بخش خصوصی بصورت پیمانکاری و برابر با قراردادهایی که بین آنها و ادارات کل دامپزشکی استانها منعقد می گردد و به عنوان پیمانکار و شریک اجرایی کنترل بیماری تب برفکی می توان واکسن مورد نیاز را به آنها تحویل و متعاقب انجام واکسیناسیون و ارزیابی آن هزینه های متعلقه برابر با قرارداد فی مابین به آنها پرداخت گردد.
در این خصوص لازم است:
الف- در مواردی که حجم عملیات واکسیناسیون که توسط ادارات دامپزشکی استانها و شهرستان قابل انجام نیست و باید از بخش خصوصی کمک گرفته شود مشخص و پیش بینی اعتبارات مربوطه در طرحهای استانی بعمل آید.
ب- محدوده جغرافیایی برای هر یک از پیمانکاران کاملا” مشخص و معرفی گردد.
ج- نوع و تعداد دامهایی که ایمن سازی و واکسیناسیون تب برفکی آنها بر عهده پیمانکار واگذار می گردد کاملا” مشخص و در قرارداد ذکر گردد.
د- شرایط مراقبت و ارزیابی بعدی عملیات واکسیناسیون در قرارداد ذکر شود.
جمعیت مورد هدف :
۱- گاوداریهای صنعتی و نیمه صنعتی تولید شیر .(گاوهای اصیل و دورگ)
۲- مناطق پر تراکم و مجتمع های دامپروری و تولید شیر و گوشت.
۳- کانونهای بروز قبلی بیماری (گاو و گوسفند)
۴- مجتمع های پرواربندی و تولید گوشت.
۵- دامهای عشایری در زمان کوچ و نقل و انتقال .
۶- روستاهای هم جوار با مجتمع ها و گاوداریهای صنعتی و نیمه صنعتی.
روش واکسیناسیون
 

در حال حاضر استفاده از واکسن کشته تب برفکی ساخت موسسه رازی و یا وارداتی ساخته شده از سوشهای در گردش ویروس تب برفکی بومی تهیه شده مناسبترین واکسن می باشد . زمان واکسیناسیون برابر با توصیه شرکت سازنده واکسن حداقل هر ۴ ماه یکبار درواحدهای دامپروری و مناطق اشاره شده و همراه با استفاده از راپل واکسن و رعایت تمامی اقدامات بهداشتی و قرنطینه ای ذکر شده می باشد .

نمونه برداری و ارسال نمونه :

به منظور آگاهی از نوع سویه های در چرخش بیماری تب برفکی و آگاهی بموقع از تغییرات آنتی ژنتیکی آن و بکارگیری آن در ساخت واکسن مطابق با ویروس در گردش ، نمونه برداری و ارسال صحیح و مناسب آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .
نمونه باید از دامهای تب دار ، طاول های نترکیده و یا تازه ترکیده برداشت شده باشد .
نمونه باید به اندازه کافی و حداقل یک گرم باشد .
نمونه باید در بافر مخصوص انتقال نمونه تب برفکی و در کنار یخ به آزمایشگاه ارسال گردد .
انتقال نمونه و شروع آزمایشات نباید بیشتر از ۴۸ ساعت طول بکشد .
در انتقال نمونه باید از ظروف مخصوص که سبب ایجاد آلودگی نشود ، استفاده نمود ، تا بتوان از آزمایشات نتایج مثبت اخذ گردد . در آزمایشگاه ، نمونه باید به روش استاندارد (الیزا) آزمایش و آزمایشات تکمیلی جداسازی و شناسایی ویروس انجام گیرد .
چنانچه مسائل فوق انجام نگیرد پاسخ های بسیاری از نمونه ها منفی خواهد بود در شرایطی که حضور بیماری انکار ناپذیر می باشد ، لازم به ذکر است که شرایط نامناسب برداشت و ارسال نمونه همواره خطر عدم شناسایی تغییرات ویروس و یا حضور سویه های جدید را در برخواهد داشت .
 
 
واکسن تب برفکی
 
نوع واکسن
ویروس کشته بیماری تب برفکی شامل تیپ های
 
کاربرد واکسن :
برای ایمن سازی گاو و گوسفند و بز علیه تیپ های ویروس تب برفکی
 
میزان دز مصرفی و نحوه مصرف واکسن
 
واکسن ساخت موسسه رازی در گاو و گوساله ۵ میلی لیتر
واکسن ساخت شرکت مریال در گاو و گوساله ۳ میلی لیتر
واکسن ساخت موسسه رازی و شرکت مریال در گوسفند و بز ۱ میلی لیتر
 
تزریق به صورت زیر جلدی در ناحیه گردن
 
در دام ها واکسیناسیون هر چهار ماه یکبار تکرار می گردد.
در دام هایی که برای اولین بار واکسن تب برفکی تزریق می شود تجدید واکسیناسیون بعد از سه تا چهار هفته
در ابتدای شیوع بیماری در یک گله اگر از زمان واکسیناسیون قبلی یک ماه گذشته باشد می توان گله را با جدا سازی حیواناتی که علائم بیماری را نشان دادند واکسینه کرد.
 
موارد منع مصرف :
تزریق عضلاتی واکسن ممنوع است ( چونکه تولید آبسه چرکی می کند )
نباید همراه با سایر واکسن های ویروسی بکار برده شود .
نباید بیش از ۲ ساعت واکسن در دمای بالاتر از دمای توصیه شده نگهداری شود
 
شرایط و نحوه نگهداری
واکسن تا موقع تزریق در درجه حرارت ۲+ تا ۸+ درجه سانتی گراد نگهداری شود .
واکسن نباید یخ زده یا در حالت فریز نگهداری شود .